۱۳۸۸ مرداد ۲۳, جمعه

parsaslide52


یک ضرب المثل روسی :
«دعا کنید ، اما پارو زدن به طرف ساحل را هم فراموش نکنید. »
حکایت: دعای بیهوده
انسان نیک و با ایمانی با مشکل مالی مواجه شده بود . بدهی های زیادی داشت. یک شب با اندوه زانو زد و سرش را بالا برد و شروع به دعا و راز و نیاز کرد. «ای خدای بزرگ ،من در مانده شدهام .از تو تمنا می کنم که مقداری از الطاف بی کرانت را نصیب من کنی تا بتوانم بدهی هایم را بپردازم.»
یک هفته گذشت و هنوز به بهبودی وضعیت زندگی اش امیدوار بود .بعد از سه ماه کم کم ایمانش ضعیف شد. اما در آخرین روز های آن سال ،چون از خدا هیچ پاداشی نگرفته بود ، عصبانی بود . یک بار دیگر زانو زد و با گریه و زاری گفت:«خدایا ،صدای من را میشنوی ، باور داشتم که به من کمک می کنی ، اما یکسال گذشت و هیچ کدام از دعا هایم را اجابت نکردی!»
در این هنگام ابری سیاه در آسمان ظاهر شد ، صاعقه ای زد و از آسمان صدایی با غرش گفت :«صدایت را می شنوم .در واقع همه ی آن دعاهایت را شنیدم. آیا نباید کمی هم در این کار به من کمک می کردی ؟ لااقل با خریدن یک بلیط بخت آزمایی!» - تقدیم به آنهایی که دعا می کنند اما دعایشان ،دعای بیهوده نیست. -فرخنده پارسا

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر


بايگانی وبلاگ

درباره من

Bandarabbas, Hormozegan, Iran
علوم و روش آموزش آن به کودکان و نوجوانان و طراحی و تصویر سازی